تاریخ محلات کرمانشاه
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

تاریخ محلات شهر کرمانشاه در دهه چهل و پنجاه

شهر کرمانشاه در سال های دهه چهل شهر نسبت به حالا شهر کوچکی بود. در شمال شهر از میدان گاراژ به بعد خارج شهر حساب می شد. در شرق از چهار راه سیلو و در غرب از پمپ گازویل به آن طرف. در جنوب شهر به باغ های سراب منتهی می شد و گرچه خیابان تا میدان فردوسی ادامه داشت اما از کاخ استانداری به بعد در پشت خیابان بیشتر باغ بود تا خانه.

شهر ترکیبی از خانه های گلی و خشتی و خانه های جدید آجری با سقف شیروانی بود. هیچ خانه یا ساختمان دولتی از دو طبقه بلندتر نبود. تنها ساختمان چند طبقه با نمای سنگ و به شکل امروزین ساختمان بانک ملی مرکزی در جلوخان بود.

در ضلع شرقی شهر از چهارراه سیلو به بالا خیابان فرمانفرما قرار داشت که در سال 1359 تعریض شد و نام آن به خیابان سیدجمال الدین اسدآبادی تغییر کرد. خیابان فرمانفرما پس از چهارراه رشیدیاسمی باریک تر می شد. تا به میدان شهناز می رسید. در نبش جنوبی-شرقی چهارراه سیلو ، که در واقع سه راه بود، ساختمان جدید و مدرن شرکت دخانیات کرمانشاه و روبروی آن یعنی در نبش محدوده ی سیلو اداره غله و قند و شکر قرار داشت. ساختمان دخانیات هنوز هم وجود دارد. در اضلاع غربی شمال و جنوبی چند مغازه به نام موتورسازی بود که کارشان کرایه دادن موتوسیکلت به جوانان و نوجوانان بود. به طرف جنوب بعد از اداره دخانیات دبستان 15 بهمن و پس از آن دبیرستان ابن سینا قرار داشتند. پس از آن چوب خانه بزرگی بود که یک بار در آن سال ها آتش گرفت. در روبروی خانه های قدیمی خشتی و بزرگ کاروانسرا مانند بود که خانواده های فقیر کرایه نشین در آنها ساکن بودند و مغازه های کوچک هم جلو بعضی خانه ها ساخته شده بود. 

بعد از چهارراه سیلو در حال حاضر چهارراهی وجود دارد که از طرف غرب به میدان آشیخ هادی می رود. این چهارراه در آن زمان وجود نداشت. به جای خیابانی که به طرف مسجد و میدان آشیخ هادی می رود. گذر دروازه وجود داشت. روبروی گذر دروازه یعنی در شرق مقبره سی صالح بود که حالا در آنجا مسجد امیرالمؤمنین ساخته شده است. آن طرف تر مقبره مرده شورخانه بود. قبرستان شرقی کرمانشاه از پشت مرده شورخانه و مقبره سی صالح به طرف جنوب شروع می شد و تا محله تازه آباد ادامه داشت. در همان ابتدای قبرستان مقبره عبدالجلیل جلیلی زنگنه کرکوکی جد خاندان جلیلی قرار داشت. این مقبره هنوز هم وجود دارد. قسمت کوچکی از قبرستان در حال حاضر پارک کوچکی شده است. جلو قبرستان در طرف شمال چند ساختمان مربوط به سازمان تربیت بدنی مانند زمین فوتبال خالی به نام کلوپ و زمین بسکتبال به نام کلوپ بویچله ( کوچک) و استخر روباز وجود داشت. 

رو به بالا ( جنوب ) پس از گذر دروازه محله تیرفروش ها بود که تا کل هواس ادامه داشت. که به کردی به آنجا «تیره فروشَ یل » و «چوفروشَ یل » می گفتند. از همان ابتدای محله در سمت راست ( غرب ) خیابان شاه کوچه ای بود و هست که نام های مختلفی به آن می دادند. کوچه ی نصیرخان ، کوچه ی سید حشمت و غیره. پیاده رو خیابان فرمانفرما در آن قسمت تا کل هواس در دو طرف پوشیده از چوب هایی بود که به صورت عمودی روی هم قرار می دادند.

خیابان در بالاتر به ورودی گذر چال حسن خان می رسید. ورودی گذر در غربِ خیابان بود و در ابتدای گذر سمت جنوب داخل 

گذر مسجد هاشمی قرار داشت و دارد. روبروی گذر چال حسن خان به طرف محله تازه آباد می رفت. محله در جنوب آنجا بود. شمال آن قسمت قبرستان بود. مدرسه راهنمایی سروش در سال 1351 یا 1350 در آنجا ساخته شد.

بعد از گذر خیابان به طرف چهار راه رشید یاسمی ( حالا مردم می گویند رشیدی ) می رفت و به گذر کل هواس می رسید. کلمه ی « کل » چند معنی دارد که یکی از آنها یعنی گذرگاه تنگ. طرف چپ ، یعنی غرب کل هواس محله پشت بینه شروع می شد و به طرف بالا می رفت.

طرف چپِ پشت بدنه و تازه آباد زمین خالی بود. شهرک جعفرآباد در سال های دهه چهل وچود نداشت و در سال های دهه پنجاه ایجاد شد. محله تازه آباد که قسمت جنوبی خیابان رشیدی کنونی به طرف جعفرآباد است چند کوچه بیشتر نبود. درمانگاه شیرخورشید و دبستان پشت آن انتهای محله بود خیابانی که از جم خانه به طرف بالا می رود وجود نداشت و یک راه خاکی بود که طرف راست آن بیابان بود. تا به انتهای شرقی کوچه ثبت و تپه فتحعلی خان می رسید.

در طرف شمال شرقی از چهار راه سیلو به طرف میدان گاراژ که قبل از تعریض در سال 1350 میدان کوچکی بود و به نام میدان شاپور نامگذاری شده بود، بعد از چهارراه به طرف غرب تا سه راه آشیخ هادی چند دکان کوچک و قدیمی و فرسوده بود و بعد به پل آشوران می رسید. و بعد از پل در طرف راست حمام شمس که در سال های 49 و 50 درست شد وجود داشت و هنوز ساختمان آن هست. روبروی حمام شمس گاراژ حدیدی بود که در آنجا آهن آلات فروخته می شد. این گاراژ هم هنوز هست. بعد از سه راه سرکوچه چرچی ها یک قنادی بود که هنوز وجود دارد. نبش سه راه ساختمان مبارزه با سل بود که بعد به اداره مبارزه با بیماری های ریوی تغییر نام داد. که چند سال پیش ساختمان آن تخریب شد و حالا پاتوق دست فروش ها و خنزرپنزرفروش ها شده است.

بقیه مسیر تنگ می شد ولی هنگام تعریض میدان دو طرف خیابان را تخریب کردند و ساختمان های دو طبقه، مسافرخانه ها ، قهوه خانه ها و دکان های مکانیکی و خدمات ماشین آلات تخریب شد. در آن مسیر مسافرخانه بزرگ یا گراندهتل هم بود. پشت ساختمان ها گاراژ بود.

بعد از تعریض خیابان و بزرگ کردن میدان، نام آن به میدان کورش تغییر پیدا کرد. میدان خیلی بزرگی بود که وسط آن یک حوض بزرگ و در اطراف حوض های کوچک، شبیه طرحی که برای پنجاهمین سال حکومت پهلوی درست کرده بود. مردم و خانواده ها روزهای جمعه می رفتند آنجا برای تفریح و می نشستند و تخمه می خوردند و بچه ها بازی می کردند. عکاس های دوره گرد هم با دوربین هایشان می چرخیدند و عکس رنگی فوری می گرفتند و همان جا به مردم تحویل می دادند. 

نبش شمال شرقی میدان نمایندگی ایران ناسیونال بود. رو به غرب خیابان سنجابی قرار داشت که به طرف ابراهیم آباد می رفت.در سال های دهه پنجاه گوشه جنوب غربی میدان اتوموبیل های کوچک سوبارو سبز رنگ، شبیه ماشین های ون امروزی اما کوچک  می ایستادند و مردم را به آخر ابراهیم آباد می بردند. جوان ها هم بیشتر روزهای جمعه غروب سوار می شدند و به محله ی آن طرف چهارراه ابراهیم آباد می رفتند.

 بعد از پمپ گازوئیل روبروی خیابان اربابی طرف شمال و شرق خانه های نوساز در حال ساخت بود. محله مسیر نفت تک و توکی خانه ساخته شده بود. در دهه چهل آنجا خانه ای نبود. طرف شرق خیابان اربابی هم نزدیک وکیل آقا هنوز زمین خالی بود.  

از وکیل آقا به طرف چاه صاحب زمان قبرستان سرقبر آقا و مصلی شروع می شد. قسمت اصلی آن روی تپه ای بود که بعد هنگام ساختن جاده تپه را بریدند و قطع شد. خیابان صابونی آسفالت شد. و دور و بر آن خانه ساخته شد. محله آقاجان و بعد نقلیه و همین طور جاهای دیگر. تا میدان تاجگذاری که بعد از انقلاب میدان جمهوری اسلامی نامگذاری شد.

 قبرستان تا سال های انقلاب هنوز وجود داشت. در آنجا در حاشیه شرقی یک مدرسه ساخته شد. نزدیک آن قبر یارمحمدخان بود که روی آن اتاقک نرده ای درست کرده بودند.

خیابان جلیلی یا آشیخ هادی تا  میدان وزیری از آن زمان تعریض نشده. اما مسجد جلیلی یا آشیخ هادی تخریب شد، گرچه قدیمی ترین اثر تاریخی کرمانشاه بود. و به جای آن در وسط میدان مسجد جدیدی ساخته شد. گاراژ کنجیدی چند سال پیش تخریب شد. خیابان جلیلی به طرف میدان وزیری که در سال 1397 یک طرفه شده. به طرف بالا نیز تغیییر چندانی نکرده. در سالیان جنگ پشت ضلع جنوبی غربی میدان وزیری هدف موشک عراق قرار گرفت و تخریب شد. 

گذر دروازه که در سال های ابتدایی پس از انقلاب تخریب و تبدیل به خیابان شد. خیابان برزه دماغ و خیابان پهلوی تغییر نکرده اند. لیکن در بعضی جاها که در اثر بمباران و موشک باران تخریب شده، خانه ها و مغازه ها عقب نشیتی کرده و خیابان تعریض شده.

میدان لشکر در آن زمان شنی بود. مینی بوس های آن زمان تا میدان می رفتند و برمی گشتند. البته بزرگ تر از مینی بوس های کنونی بودند. چیزی بودندد بین اتوبوس و مینی بوس. با اتاق پهن و چاق. بعد از میدان به طرف فردوسی مسیر دلگشا جاده ای بود که دو طرف آن باغ بود. آب سراب قنبر که از زیر پل عبور می کرد، در کنار پل انواع و اقسام میوه های سراب فروخته می شد. طبق دارها به ردیف طبق گذاشته بودند. گوشه میدان فردوسی ساختمان شیر و خورشید بود که تا سال های اخیر هنوز به شکل قبلی باقی بود.

خیابان کسری خیابانی بود به طرف خارج شهر که به آن خیابان قصرشیرین هم گفته می شد. تک و توک خانه های تازه ساز اعیانی در دو طرف خیابان ساخته شده بود و پشت آن جا زمین خالی بود. که در آنجا پولدارها در حال ساخت و ساز خانه بودند.

در دهه چهل و پنجاه ساخت و ساز شهرک های مدرن شروع شد. همزمان با آن شهرک حاشیه نشین فقیر هم در اطراف شهر در حال به وجود آمدن بودند. بیشتر اراضی اطراف شهر کرمانشاه موقوفه است. روستائیان اطراف کرمانشاه که زمین های موقوفه را برای کشاورزی در اجاره 99 ساله داشتند شروع به فروش زمین ها به مردم فقیر کردند. تا قبل از پیروزی انقلاب شهرک های شاطرآباد و باریکه، جعفرآباد، دولت آباد، حافظیه، توسط مردم فقیر با مصالح چینه، خشت خام و گاهی اجر یا با نمای آجری و دیوارهای داخلی خشت خام و سقف تیرو چون و تخته کوب و در معدودی خانه ها با آهن ساخته شد. این شهرک ها تا سالیان زیادی فاقد آب ، برق و هرگونه امکاناتی بودند و ساکنان آنها روسئائیان مهاجر بدون زمین و کرایه نشین های محلات قدیمی شهر بودند.

شهرک های مدرن نیز توسط دولت برای کارمندان در جاهای مختلف ساخته شد. محله شش بهمن، شهرک آپارتمانی آبادانی و مسکن، شهرک صد دستگاه ، شهرک شرکت نفت.

روستاهای اطراف کرمانشاه به تدریج یکی پس از دیگری در بافت شهری حل شدند. باغ نی، شاطرآباد، چیاگُلان، چیامیرزا، چیاکَو، مرادحاصل، چاله چاله، کهریز، و قبل از آنها سراب سعید و سراب همت.

در اطراف شهر کرمانشاه در جنوب باغ های زیاد و وسیع و پردرختی بود که به تدریج رو به جنوب عقب نشینی کردند و تحلیل رفتند. بافت شهری همه جا را تا میدان فردوسی در بر گرفت.

در شمال کرمانشاه در حاشیه رودخانه آشوران، زمین های سبزی کاری فراوانی بود که با نهرهایی که از این رودخانه جدا می شدند مشروب می شد که آنها هم به مروز زمان از بین رفت و جای آنها را خانه هایی گرفت که با کمترین مصالح و در کوتاه ترین زمان از زمین سر بر می آوردند

 رودخانه آشوران که یک شاخه آن از دره سراب قنبر و شاخه دیگر از چشمه های کَینی روزان سرچشمه می گیرد شاخه غربی از غرب خیابان فردوسی و شاخه شرقی از شرق خیابان رو به پایین می آید و در چراغ برق ، سه راه برق روبروی مسجد بروجردی به هم متصل می شود و از غرب خیابان رو به پایین می آید و در پارکینک شهرداری فعلی به شرق خیابان می آید و بقیه مسیر را تا خیابان نواب در بین دو خیابان طی می کند و در جنوب میدان وزیری به طرف شرق خیابان جلیلی می رود و تا سه راه سیلو و رو به باغ نی پایین می رود و در شمال روستای باغ نی از کنار دیوار قرارگاه ارتش به طرف شرق می رود و دوباره از کنار دیوار به طرف شمال می رود تا به قره سو می رسد.





:: بازدید از این مطلب : 4981
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 28 دی 1397 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: